تاریخچه وسوابق تاریخی شهر خرامه

 

  • تاریخچه وسوابق تاریخی شهر خرامه

 

 

تاريخچه خرامه بلحاظ ویزگی های خاص اقلیمی- آب وهوای مساعد -آب کافی بخصوص گـذر رود پرآبکرازشمال این شهرکه  از غرب به شرق دشت کربال  جریا ن داردبسیاركهن است.

 

زیرا همانگونه که شیخ اجل سعدی علیه الرحمه فرموده :

 

«هرکجا چشمه ای بود شیرین       مردم ومـرغ و مــور گرد آیند»

 

 

 

 

 

 

 

ازطــــرفی کشورما دارای تمــــــــــدن رودخــــانه ای است واکـثر تمـــــدنها درحاشـــــیه رودخانه ها

شکل گرفته اند وخرامه وکربال نیز ازاین قاعده مستثنی نیستندليكن از آغاز شكل گيري شهر خرامه

اطلاع دقيقي در دست نيست وبه استناد شـــــواهد تاریخی ومنابعی که در اختیار است وباتوجه به

وجود میراث های فرهنگی وتاریخی مربوط به دوران  های قبل از اسلام خـرامه این  شهر  حد اقل از

1500 سال قبل به این طرف یکی از مراکز مهم سکونتگاهی بوده .

 

 

كهن ترين ماخـذي كه از اين شـهر نام مي بـــرد كتاب  المسالــك و الممالـك ابن خـــردادبه ميباشد

 

كه در سال  232  هـ ق يعني 1197   سال پيش نوشتـه شــده است .

 

دراين كتاب در شرح راه شيراز به كرمان و سيستان مي نويسد :

 

از شيراز تا راديـــان هفت فرسخ ، از راديان تا خـرمه دو فرسخ ، از خــرمــه تا برنجان چهارفرسخ….

 

( ابن خردادبه ، 1370 ص 38 )

 

اين راه از روي چاهاك (120 كيلومتري شمال ني ريز) به شهر بابك و اسـتان كــــرمان مي رفته است

 

(در اين متن < راديان > همان داريان يا داريون امروزي است)

 

پس از اين كتاب ، ساير جــغرافي دانان سـده چهارم ، ششم ، هفتم و هشـتم همـــــه همين واژه را

براي اين شهر بكار برده اند .

البته نخستين كتابي كه واژه خـرامه را براي اين شهر نوشته آثارجعفري است كه درسال 1276  هـ ق

چاپ و منـتشر شـده است و از اين زمان  به بعد ، دركتابها همـين واژه (خــــرامه) تكرار شده است. از

اين نظر بايسـتي  گفت آخرين كتـــابي كه واژه (خـــــــرمه ) را بكار برده  ، نزهت القــلوب  حمـــــــدالله

مسـتوفي است كه در سال  740  هـ .ق نوشته شده است و دربيـــن اين دو كتـاب يعنــــي درطـــــي

436  سال قمري اين واژه تغييرشكل و تغيير تلفظ داده شده است .

مورخــــــان و جغرافيدانان و جهانگرداني كه ازاين منطقه ديدن كرده‌اند از آن بخوبي ياد كرده‌اند كه از آن

جمله مي‌توان به مقدسي، ابن حـــوقل، استخري، ابن بلخي، فرصت‌الدوله شيرازي و … اشاره كرد.

وجود تپه بهرام گور در مركز شهر خـرامــه كه حكايت از شهرسازي دوران پارتيـان و ساسانيــــــان دارد.

همچنين وجود بندهاي تاريخي بر روي رودخانة كُر بيانگر قدمت زياد اين منطقه و شهر خرامه مي‌باشد.

شهر خرامه در قديم يكي از منزلگاههاي بين راه شيراز ـ كرمان و داراي جـــــامــع و منبــــر بوده است

اين شهر در طول تاريخ همواره يكي از مراكز مهم سكونت‌گاهي استان فارس محسوب مي‌شده و در

ادوار تاريخي از رونق كشاورزي خاصي برخوردار بوده است. و بنا به گفتة مورخان در گذشته به‌عنــوان

يكي از مناطق مهم غــــله‌خيز فارس بحساب مي‌آمده است. آنـــچه از گذشتگان سينه به سينه نقل

گرديده و در پاره‌اي دست‌نوشته‌ها به ما رسيده است حكايت از آن دارد كه قلعة بهرام گور يا گــــــنبد

كبودواقع در وسط شهر خرامه كه هنوز آثار برج و بارو و عمارت و آبادي در آن مشهود است به فـــرمان

بهرام گور و به دست لشكريانش ايجاد شده و دور تپه را حصار و برج و بارو ساخته و عمارت‌ها در ميان

آن بنا نهاده وپیرامون قلعه را خندقی حفرنموده اند.  اهالی خرامه قبلا درمحدوده داخل این  حصـــــار

مشهور به قلعه بالا سکونت داشتند لیکن با افزایش جمعیت   اقـــــدام به ایجاد بنا وسکونت درحاشیه

قلعه  نیز مینمایند

نصیرالملک حاکم فارس برای  تامین امنیت اهالی حصاری محکم به ضخامت 2/5 متر وارتـــــفاع 7 متر

بدون احتساب جان پناه با چهار دروازه محکم و 14 برج وبارو دراطراف شهر کشید.

 

طول کل دیوار 2050 متـر با ابعاد ضلع جنوبی بطول 400 متر -ضلع شرقی بطول 575 متر ضلـع شمالی

بطول 500 متر وضلع غربی بطول 575 متر.بخشی از این حصار ودروازه های واقع در ضلـــــع جنـوبی در

سال 1342 وبقیه نیز درسنوات بعد به مرور توسط شهرداری به منظور توسعه شــــــــــهرتخریب گردید.

توضیح اینکه:

تاسال 1335 اهالی خـــــرامــــــه با 3298 نفر جمعیت در محدوده حصار ایجاد شده توسط نصیرالملک

زندگیمی کردندالبته در حال حاضر جمعیت شهر بالغ بر 20000 نفر است وشهر بنــــــــحو چشمگیری

توسعه یافته است.

 


درقدیم خـرامه به محــــلاتی تقسیم شده بو که مهمترین آ ن عبارتنداز:

 

محـــله بـــنــــک  – محلــه رنــگرزی  – محلــه آسیابانـها –  محلــه سادات – کاروانسرا  (پای کارومسرا)-قلعه بالا – محله باغی – محله دروازه کربالی و محله کزمونی و …

 

همچنین شهر دارای چهار دروازه بود به نامهای:

 

1-دروازه شیرازی یا قبله واقع در ضلع جنوبی شهرکه به سمت شیراز گشوده می شد

2-دروازه کرمانی واقع در ضــــــــلع شرقی وبـــــــــــه سمت راه کــــــرمان باز می شد.

3-دروازه کـــــــربالی واقــــــع درضلع شمالی وبسمت بلوک کــــــربال گشوده می شد.

4- دروازه بـــــــاغی درضــــــــلع غــــــربی و درمجاورت باغـــــات خـــــرامه قــــرارداشت.

 

آب آشامیدنی مردم شهر ازطریق قنات تامین می گردیدوآب قنات را از طریق جوی وجـدول در اّب انباری

واقع در مرکز شهر (مجاورمسجدجامع) ذخـــــــــــیره کرده واهالی آب مصرفی روزانه خود را از این محل

برداشت می کردند.آب قنات ازطریق جدولی از میان منازل مسکونی اهالی می گذشت ودرادامه زراعت

دهقانان وزارعین وباغات شهر را مشروب می نمود .  آب انباردیگری نیز بنام آب انبـــار آقــا در بافت قدیم

وجود داشت.

در كتابها و سفرنامه‌هاي فراواني از جمله  نــزهة القلوب، فارسنامة ناصــــــري، فارســـــنامة ابن بلخي

، مسالك و ممالك، آثار العجم، شيرازنامه،  معجم البلدان ياقوت، تـاريخ گزيده، برهان قــــــاطع، فـــرهنگ

آنند راج، تاريخ سرزمين‌هاي خلافت شرقي،   جغرافياي مفصل ايران و فرهنگ جغرافيايي ايران و تعـــداد

ديگري از كتب تاريخي از خرامه و كربال به‌خوبي ياد شده است.

چنانچه در نزهة القلوب نوشتةحمدالله مستوفي« قرن هشتم هجري» آمده است:

خُرّمَه شهركي خوشست و قلعة محكم دارد، هوايش معتدل است و آب روان و ميوه و غلات بسيار دارد.

و در فارسنامة ابن بلــــــــــــخي كه در قــــــرن ششم هجـــــــري نگاشته شده است چنين آمده است:

« خُرّمَه شهركي است خوش و هوا معتدل و آب روان و ميوه و غلّه بسيار و قلــــــــعه‌ ايست آنجا بر كوه

سخت استوار معروف به قلعة خُرّمه و داراي جامع و منبر است».

ابن بلخي در جاي ديگر مي‌نويسد:

« قلعــــة خُــــــرّمَــــــه قلعه محــــــكم است در ميان عمارت‌ها و هواي آن معتدل و آب مصنعه دارد ».

همچنين مي‌افزايد كه «راه شيراز ـ سيرجان ـ كرمان از طريق خرامه مي‌گذرد» و خرامه را منزل سوم

راه شيراز ـ كرمان ذكر مي‌كند.

در كتاب جغرافياي تاريخي سرزمينهاي خلافت شرقي نوشتة لسترنج چنين امده است:

«ناحية جفوز در ساحل غربي درياچه و شهر خرامه نيز در آن ناحيه بوده است كه اكنون نيز دهــــكدة

مهمي است و در چهارده فرسخي شيراز ـ سر راه كرمان در امتداد ساحل جنوبي بختگان قرار دارد».

اصطخري در كتاب مسالك و ممالك خرامه را قصبه ناحية طسوج مي‌خواند:

«ناحية طسوج قصبة آن خــرّمه است» و خـــــرامــــــه را جزء كورة اصطخر و به‌عـــنوان يكي از مكانهاي

سردسير پارس ذكر مي‌كند و فاصلة آن را تا شيراز 14 فرسنگ مي‌داند.

مقدسی درقرن چهارم گوید:

خرمه روستایی پهناور است وقلعه آن برفرازکوهی است که به گفته مستوفی قلعه ای مستحکم بوده

وچنانچه فارسنامه گوید حوضهای آب داشته  است.

اصطخری درکتاب مسالک وممــــــــالک قرن هفتم هجری خـــــرامــــــه را قصبه ناحیه طسوج می خواند

«ناحیه طسوج قصبه آن خرامه » وخرامه را جزء کوره استخر وبعنوان یکی از مکانهای سردسیر پارس ذکر

میکندوفاصله آن را تا شیراز 14 فرسنک می داند.

توضیح اینکه:درقدیم ایالت فارس(پارس) به چهار کوره تقسیم به نامهای کوره اصطخر -کوره دارابگرد

کوره اردشیر خره که خرامه جزء کوره اصطخر محسوب می شده .

فرصت الدوله شیرازی درکتاب آثار العجم نوشته:

خـــرامــه به کسر اول قصبه ای است از کــــربال فارس واین قصبه درسمت شرقی شیراز واقــــــع شده

بمسافت چهارده فرسخ تقریبا.

شكارگاه بهــرام گـــــور در فاصلة 8 كيلومتري قصر اختصاصي‌اش در محلي بنام گورگير قرارداشته است

 

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *